خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

943

خدا میدونه چندبار آلبوم فاونتین کلینت منسل رو شنیدم و حتی فکر هم نکردم این آهنگا میتونه داستان یه فیلم باشه ... ساعت از 3 گذشته و صدای تیتراژ فیلم دِ فاونتِین داره تو بک گراند این کلمه ها پخش میشه؛ خوشحالم که خیلی تصادفی به این فیلم رسیدم و شانس دیدنش رو داشتم. فیلم خاصیه شاید هر کسی خوشش نیاد اما من رو اصن برده تو یه حال و هوای دیگه


+ دوّم دبیرستان که بودم وصیت کردم تو قبرستون روستای پدریم که خیلی وقته متروکه شده دفن بشم و یه درخت چنار رو قبرم بکارن ...