نه ما ناامید نیستیم؛ از عملکرد بازیکنانم خیلی خوشحالم. امروز اتفاق بدی افتاد؛ در پایان ِ بازی دو فرد تفاوت تفاوت به وجود آوردند: اول داور و دوم مسی! چیزی برای گفتن ندارم، دارو و مسی در این بازی تفاوت به وجود آوردند ...
+ مختصر و مفید؛ مصاحبه ی کارلوس بعد از بازی
اول بازی که گفتن این داروه همونه که بازی آلمان-پرتغال رو سوت زده، پرسیدم همون که هِی میومد جلوی توپ؟ گفتن آره! نمیدونستم بجز توپ بازی، کارای دیگه هم بلده؛ اون از پنالتیش، اون از کارت ززدای الکیش، اونم از تعویض آخر بازیش که 2دقیقه و 30صانیه از وقت رو تلف کرد اما زحمت کشید و فقط 34ثانیه اضافه گرفت
+ حیف حیف حیف
واقعاً نمیدونم چی بگم در عین حالی که نمیخوامم سکوت کنم. همه مربیای ایرانی بلااستثنا تو این چند ماه داشتن میگفتن جلو آرژانتین کیسه گُل میشیم اما حالا ... هرچند بعضیاشون هنوزم از رو نرفتن و اینطوری که من مصاحبه ها رو میبینم هستن کسایی که بازم ایراد بنی اسرائیلی میگیرن
+ خیلی بی لیاقتیم اگه نتونیم کیروش رو نگه داریم
یاد نیمه نهایی جام ملت های افتادم که یحیی گل محمدی چیب زد پنالتیشو و دروازه بانِ چین توپ رو گرفت و فردوسیپور گفت " چه وقت چیپ زدن بود آقای گل محمدی" الآنم من میگم چه وقت دریبل زدن بود آقای نکونام!
+ اگه این گل رو دقیقه یک خورده بودیم انقدر دلم نمیسوخت ...
حاضرم دو روز رو واسه خودم بردارم و بقیه عمرمو به هر کسی که زندگی کردن رو بهم یاد بده، بدم!
+ حالا منتظر یه سوال درستم ...
ایران تو بازی اول کاملا دفاعی بوده، آرژانتین هم بازی رو میخواد محض شاخ و شونه کشیدن واسه بقیه هم که شده، با تفاضل گل بالا ببره و در نتیجه رو دفاع زیاد تمرکز نداره. حالا نظر من اینه که ایران یه ربع اول اگه بتونه گل بزنه بعدش با پرس و خطاهای زیاد حداقل امتیازو میگیره.
+ تو دعوایی که میدونی سرنوشتت کتک خوردن، محض دلخوشی هم که شده، بد نیست مشت اولو تو بزنی :دی
نمیدونم درسته یا نه اما یه هو به ذهنم رسید که آدم برای الگو بودن، لازمه چند صباحی الگو داشتن رو مشق کنه. من هیچ وقت این یه قلمو یادم نمیاد داشته باشم.
+ زمینی بودن بد نیست، شاید یکی از پایه های واقع گرا بودن نباشه، اما همه پایه ها روی زمینه که پایدار میمونه!
مَنگیّت شاید زورش به رگ و شاهرگ نرسه، ولی همه مویرگای روح آدمو حریفه؛ این میشه که وقتی میاد، پیدا نیست، اما همه جا رو گرفته
+ خیلی میترسم؛ هرچند کار از این حرفا خیلی وقته که گذشته
عاغا این که میگن یه گوش در میشه و یه گوش دروازه کذب محضه؛ بجان خودم هر دو تا گوشای من در شده، منتها نمیدونم کلیدشو کجا گذاشتم هر چی میگردم پیدا نمیشه :(
+ دارم به معنای واقع از بی هدفی و پر هدفی دیوونه میشم.
اعتراف میکنم که وقتی تو اینترنت وبلاگ یا سایتی رو میبینم که توش توهین به دین و این چیزا وجود داره، فوری معرفیش میکنم واسه فیلتر شدن. هرچند گاهی وقتا اصلاً توجه به این گزارشا و اینا نمیشه و در کل فیلترینگ هم زیاد راه موثری نیست ولی باز من این کارو میکنم
+ همونقدری که بعضی چیزا الکی فیلتره، بعضی چیزا هم هست که فیلتر شدن از نون شب براش واجب تره!
من حرف ندارم؛ نه که آدم بیستی باشه و از نمره اوّلی، حرف نداشته باشم، نه! من حرف ندارم چون حرف ندارم، چون گُمم
+ باز دارم به کانال چرند گویی تغییر موج میدم ...
نه تو رو خدا یکی به من بگه این چه مدلشه دیگه؟! پیامبر حافظای قرآنو میفرستید این شهر و اون شهر که برای مردم آیه ها رو بخونن و اونام بهش فکر کنن؛ خوب عرب بودن و معنیشو میفهمیدن. حالا درست که این همه آدمو الکی با پول ملّت فرستادن اون سر دنیا، ولی خوب دیگه زور داره به اسم دین و قرآن اینکارا رو میکنن!
+ اینجا و اینجا رو ببینید؛ من عرضی ندارم
وقتایی که دُزِ سکوتم زیاد میشه، دوست دارم یکی باشه، باهاش حرفای بی ربط بزنم که زبونم وا بشه، بعد یه هو خودمم نفهمم چطوری اما شروع کنم به گفتن چیزایی که حتی نمیدونستم چی بودن و هستن. من همچین نداشته هایی دارم ...
+ یاد یه آهنگ افتادم ...
من اسپانیا رو دوست نداشتم این دو-سه سال ولی دلبوسکه رو همیشه دوست داشتم؛ هیچ وقت قهرمانیای رئال با مربیگری دلبوسکه رو تو اروپا یادم نمیره. و حتی یادمه همون سالی که پرز اخراجش کرد، یکی از کاندیداهای مربیگری تیم ملی خودمون بود اما رفت ترکیه مربی یه باشگاهی شد که حالا اسمش یادم نی
+ دیشب دلبوسکه بعد از باخت به شیلی سکته قلبی کرده :/
عاغا من از ظهر ناراحتم چون یه دوستی از من ناراحته و انصافا هم هرچند چیزی که عوض داره گله نداره، اما کم و بیش حق داره :(
+ گمونم 30-40 رکعت شد، تهشم نفهمیدم ظهر و عصر رو درست خوندم یا نه :/
یک انسان حتی اگه عین خودم عاقل و بالغ نباشه، درسم نخونده باشه و الکی الکی پاس شده باشه، یا باید مثل بچه عادم، بین دو ترم درسا رو بخونه و عقب موندگیشو جبران کنه، یا اینکه ترم بعدم سر کلاس پایین تر بشینه، بعله!
+ آلمانی از صفر میخوانیم ...
تو ای شور بوم غمین ... پر از خون دل و مهربان چهر ... تو ای دُخت شرمگین امّید ... تو را دوست دارم ... اگر دوست دارم ... تو را دوست دارم ... اگر دوست دارم ... / فرهاد مهراد / تو را دوست دارم
+ جای بعضی ترانه ها دشت و دمن و فرمت ایده آلش زمزمه ی چند نفره ست! والا!
بین تمام جاهایی که این سالا رفتم، هیچ جا رو به اندازه ی مسجد تاریخانه ی دامغان دوست ندارم. منتظر فرصت بودم که اینو یه جا بگم، فرصت پیش نیومد، همینطوری گفتم
+ یه انتظارایی نه لذت دارن، نه ارزش ادامه دادن
واسه من برعکسه: وقتی چشمم درد میگیره میفهمم عصبی شدم، نه اینکه وقتی عصبی بشم کم کم چشمم درد بگیره. این یعنی الآن فشار رو مغز و فکرم زیاد داره میشه. کلاً نمیدونم ولی کمتر وقتیه که یه مرگیم نباشه؛ خدا دوسم داشته که هیچ بدبختی تو زندگیم نیست تا اون با این چیزا روز و شبش نگرانی و آشفتگی باشه و من از ناراحتی اون عذاب وجدان رو بخوام به این اعصاب داغونم اضافه کنم.
+ دنبال یه عدد میگردم، نمیدونم چی، نمیدونم از کجا. فقط میدونم الآن یه عدد دوست دارم!
گاهی وقتی جلوتو نگاه میکنی، میبینی اگه با همین سرعت تو گذشته پیش بری، هیچ وقت به امروز نمیرسی!
+ جمله قصاری بود از خودم به خودم. از این گوش شنیدم و البته از اون گوش دَر کردم
من دستم به درس و کتاب و دفتر نمیره چند وقته، به هیچی نمیره در واقع. دیروزم که امتحان داشتم با خیال راحت هیچی نخوندم با این اطمینان که به هر حال می افتم؛ فقط رفتم که لیسنینگ فاینال رو ضبط کنم واسه امتحان ترم آینده. امروز اما در کما تعجب دوست بنده تماس گرفتن و فرمودن گویا برای اوّلین بار در زندگیم یه امتحان رو بدون اینکگه حتی 5دقیقه براش درس خونده باشم پاس شدم!!!
+ دیروز تو راه به یکی از همکلاسیا برخوردم و داشتم براش میگفتم بعد از 6سال دارم میرم که یه درس رو بیفتم! 6سال پیش ریاضی2 رو افتادم چون اونم نخونده بودم!
عاغا این خیلی خوبه؛ یکی از عکسای بازی ایران نیجریه ست و به نظر من بهترینشه :))
+ به واقع به هوش هیجانی بعضی آدما باید غبطه خورد!
+ یا من خرفت شدم و نقشه ی ترکیه شبیه یه بادوم زمینی نبوده که از شمال غرب ایران تا ساحل مدیترانه کشیده شده، یا مفهوم نسبی هزار و دوهزار کیلومتر رو یادم رفته یا در کل دوستان ملت رو خر فرض کردن و دنبال سرکیسه کردن مردمن!
شهرک ویلایی-آپارتمانی آلانیای ترکیه. امکانات رفاهی، اقامت دائم ، نزدیک دریای مدیترانه، نزدیک آنتالیا، نزدیک مرزهای ایران؟؟؟