خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

013

مترو ایز ا کمپوت آو عادم. تصادف کنه، بترکه ویل بیکام یه کوه کومپوست! 

 

+ کمپوست همون کوده گمونم

نظرات 1 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت 16:14

ﭼﻴﺰﻱ ﺣﺎﻟﻴﻢ ﻧﺸﺪ

مترو کمپوت آدمه دیگه ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.