خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

114

از پینوکیو بدم می اومد. عاشق حنا بودم و سرندی پیتی و کنا رو دوست داشتت. جالبه هیچ وقتم آخر هیچ کدوم رو نه دیدم و نه فهمیدم 

 

+ کلی فکرکردیم تا اسم این یکی یادمون اومد: افسانه توشیشان با همکاری خواهر گرامی

نظرات 1 + ارسال نظر
divaar پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 23:17

ای وای توشیشانو من هربار که پخش کرد دیدم. عاشقش بودم واسم خیلی مفهوم داشت :)

منم گمونم حداقل 10-15بار دیدم؛ در واقع از 4-5سالگی که یادم میاد تا 17-18سالگی که بچه مدرسه ای بودم و توی خونه خودمون، هر بار پخش شده دیدم با تقریب 89درصد!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.