خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

115

اگه تتو رو میشد کامل و بیدردسر پاک کرد، یه ساقه ی درخت مینداختم رو بازوم و ریشه هاش رو پشت کتف و رو شونه و کلا سمت چپ بدنم مینداختم. بعد فرداش میرفتم پاکش میکردم :دی 

  

+ چقدرم تناسب داره با این ریش و تیپم :))

نظرات 4 + ارسال نظر
ﺁﺳﻲ جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 16:44

اﻳﻦ ﭼﻪ ﺣﺮﻓﻴﻪ...ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﻭ اﺯ ﺭﻭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﻭاﺳﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺳﺎﺯﻱ ﻣﻴﻜﻨﻢ...
ﻭﻟﻲ ﺷﻤﻮ ﺭﻭ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮا ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ...

دیدی یه وختا تلویزون صدا و تصویر هماهنگ نیستن؟ اینجا هم قلم و عمل به هم نمیخورن

ﺁﺳﻲ جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 12:09

ﻫﻴﭻ ﺟﻮﺭﻳﻪ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﺗﺼﻮﺭﺕ ﻛﻨﻢ...
ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮا ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﻳﻪ ﺫﻫﻨﻴﺖ اﺯﺕ ﺑﺴﺎﺯﻡ....

وقتی تکلیف آدم با خودش حتی روشن نباشه، از شما که توقعی نیست :)

آناهیتا جمعه 19 اردیبهشت 1393 ساعت 01:21 http://chiara.blogsky.com

با خوندن این پست به این فک کردم که مثلن یه روزی یه نفرو تو خیابون ببینم که ادامه ی ریشش رو به شکل ریشه روی بدنش خالکوبی کرده باشه.. نمی دونم می تونه خوب باشه یا حالبهم زن. بستگی به مدل اجراش داره

ادامه ی ریش؟؟؟
یا خدا نه !!!!

واسه من یه تنه درخت بود
درواقع اینطوری که مثلا بازو درخت و بدنم زمینه، و درخت تو زمین ریشه کرده :)
البته من خیلی کم پیش میاد لباس آستین کوتاه بپوشم، کسی نمیدید اگه هم میشد. هرچند الآن بخوام چیزی تتو کنم، یه سیاه مشق نستعلیق رو انتخاب میکنم؛ از یکسوم بالای آرنج تا یکسوم پایین آرنج و فقط دست چپ

+ اون تنه درخته رو آمار گرفتم یه بار گفتن سه ملیون!!! منم از بیخ و بُن بیخیال شدم

divaar پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 23:20

چه فکر جالبی :)
من بودم پیشنهاد میدادم یه دوتا کفشدوزکم رو درخته بذاری :))

یه تنه ی بریده شده بود که از رشه در اومده
کفشدوزک رو برگ تر و تازه میشینه آخه :)

+ چندتا وبلاگ با این اسم دیدم، اما هیچکدومشون وبلاگ من نمیشن ( اینو با اعتماد به نفس تمام میگم )

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.