خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

160

خیال عین بال پروازت میده و بالا میبره. باورش نمیکنی  اول، باز زیر گوشت میخونه، ناز و نوازشت میکنه، اونقدر بودنشو بی منت به رخت میکشه تا نرمت میکنه. نرمت میکنه. نرمت میکنه.  و درست اون لحظه که میای بهش دل ببندی میره. میره و عریونی واقعیت از همون بالایی که با خیال رفته بودی، به زمینت میکوبه ...  و حالا که از شدت درد، درد رو نمیفهمی، یادت میاد که پرواز هیچ وقت کار تو نبوده!


+ حرف نمیزنم و میگم چیزی نپرسه. منتظرم منفجر بشه. یه چشمه میاد و طلبکار بودن رو حق خودش میدونه. این یعنی چاشنی فعاله ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.