من آرومم. وقت دیوونگی آروم ناآرومم. چیزی نمیگم و پرحرفی میکنم، فراری ای ام که یه گوشه کز میکنم و دم نمیزنم. خودمو نمیشناسم اما یه چیزایی رو خوب در موردش میدونم
خب حتما یه چیزی میشده که نداریش دیگه... امروز داشتم به گذشتم فکر میکردم چقد خدا دوسم داره که نذاش پامو فراتر از این بذارم تو هم حتما به صلاح نبوده بیشتر از این جلو بری که نرفتی (میدونم منظورمو گرفتی)
ندارم چیه بابا :))
آهنگه رو داشتم گوش میدادم ترجمه ش رو نوشتم، وگرنه الآن و تو این حالت سکوت و عصب تنها وقتیه که خوشحالم کسی نیست که ناراحتش کنم
قرار بود سعید خیلی پرانرژی بره خادم اعتکاف بشه تو ازش خبر نداری؟!
قرار برقراره
صبح اومد خونه خوابیدم، عصر باز میرم تا فردا صبح ان شا الله
روزت مبارک ^_^ ایشالا سال بعد همسرت بهت تبریک بگه :)
ممنونم
از این خبرا نیست
نه سال دیگه و نه سالای بعدش
حال ندارم توضیح بدم دیگه
خب حتما یه چیزی میشده که نداریش دیگه...
امروز داشتم به گذشتم فکر میکردم چقد خدا دوسم داره که نذاش پامو فراتر از این بذارم
تو هم حتما به صلاح نبوده بیشتر از این جلو بری که نرفتی
(میدونم منظورمو گرفتی)
ندارم چیه بابا :))
آهنگه رو داشتم گوش میدادم ترجمه ش رو نوشتم، وگرنه الآن و تو این حالت سکوت و عصب تنها وقتیه که خوشحالم کسی نیست که ناراحتش کنم