خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

188

تو مثل من زمستونی نداری ... که باشه لحظه ی چشم انتظاری ... گلدون خالی ندیدی ... نشسته زیر بارون ... گلای کاغذی داری تو گلدون ... / مرحوم فرزین / زمستون


+ گلای کاغذی هم ندارم تو گلدون. به مرگ خودم خاک خاکه، فقط خاک!

نظرات 1 + ارسال نظر
sevda دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 ساعت 00:26

آخ که دیوونه این آهنگم
ولی توو آرشیوم ندارمش...حیف

ایمیل میشود برایتان :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.