خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

208

در یکی از کلاسای دانشکده فنی باز بود. پشت همه درا نوشته لطفا هنگام خروج از خاموش بودن چراغا و بسته بودن پنجره ها مطمئن بشد. از نگاه تک تک پنجره ها بیرون رو دیدم و بستمشون. تهشم روی تخته نوشتم: نمیشد سهم من بشی؟ نه! لیاقتمو نداشتی ... 

 

+ میترسم باز کنکور بدم و باز ... فکرش داره دیوونه م میکنه، جز درس و مشقم چی منو زنده نگه داشته؟

نظرات 2 + ارسال نظر
آسیه چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 ساعت 22:21

میدونم که اگه درست وقت بذاری بخونی و تست بزنی 1000 درصد قبولی...

+قبول نشدم

اصلش بخش تشریحی امتحانه
اون قسمتش امسال منو زمین زده برعکس که پارسال اندازه رتبه یک شده بود نمره م!
اینش درده!

+ فدای سرت. تو که کار و گرفتاری به اندازه کافی داری، الّاف نیستی مثل من :(

sevda چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 ساعت 12:23

به تواناییت ایمان دارم

شما لطف دارید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.