خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

251

سعی میکنم کار پایان نامه و گواهینامه م رو تا آخر ماه رمضون به یه جایی برسونم. بعدش هرجا کار باشه میرم. حتی حاظرم نگهبان شب بشم، تلفن چی بشم یا هرچی دیگه. اینطوری جا و مکان هم لازم ندارم. فقط میخوام برم؛ به هر قیمتی.


+ گور پدر آینده و آرزو و برنامه و زبان و درس و آلمان و هرچی دیگه که به ذهنم میرسن و نمیرسن. اصن آرزومه قبل از ماه رمضون به جهنم الهی نزول اجلال کنم

نظرات 3 + ارسال نظر
آسیه چهارشنبه 7 خرداد 1393 ساعت 22:10

تفسیرشم خوبه...
حداقلش میدونی چی داری میخونی و چی گفته شده...

عاره عاره ...

آسیه سه‌شنبه 6 خرداد 1393 ساعت 16:49

آمپر چسبوندیا...
تا اون موقع درست میشه...توکلت به خدا باشه...
هر روز سوره واقعه رو بخون...

دوست دارم سوره واقعه رو

ودوستد ارم هر روز قرآن شندین و خوندن رو
البته اگه پای خوندن باشه تفسری رو به روخونی ترجیح میدم
اونسال که کنکور دومو دادم، به خودم یه خلاصه تفسیر نمونه هدیه دادم
جزو کتابای محبوبمه
دوست دارم انقد بخونم و گوشه هاش بنویسم که پر پر پر بشه
امیدوارم یه روزی شده باشه

sevda دوشنبه 5 خرداد 1393 ساعت 17:26

اه اه چه طرز حرف زدنه؟

چه رو نمیدونم ولی هست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.