خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

289

فکرمیکنن خوشی زده زیر دلم که اینطوری زندگی میکنم. فکرمیکنن بیخیالی پیشه کردم. نمیدونن به مُردن راضی ام از وضعیتی که دارم.


+ هیچ وقت هیچ کس ازم نپرسید چرا اینقدر لبخند میزنم و از هیچی حرف نمیزنم ...

نظرات 1 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت 13:11

ﻣﻦ ﻧﻴﺮﺳﻴﺪﻡ ﭼﺮا ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻴﺰﻧﻲ ﻭﻟﻲ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﭼﺮا ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻤﻴﮕﻲ و ﻭﺳﻄ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﻳﻬﻮ ﻛﺎﺕ ﻣﻴﻜﻨﻲ و ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺗﻮ ﻳﻪ ﻣﺨﻤﺼﻪ ﮔﻴﺮ ﻣﻴﻨﺪاﺯﻱ...

بیخیال ...

شما لطف دارید به بنده همیشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.