خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

321

یه وقتا میشه آدم بی خود و بی جهت حس خوبی داره و آرومه و فقط میترسه همینطوری بیخود و بیجهت هم این حس خوب بترکه. من الآن اینطوری ام


+ دنیا سوت و کوره. منتظرم همه بچه ها بیان کار وبلاگ گروهی رو قطعی کنیم و اینا

نظرات 3 + ارسال نظر
sevda جمعه 16 خرداد 1393 ساعت 23:45

اون سه نقطه بخاطر اینه که کلی حرف دارم و منتظر این وبه ام که جور بشه و داد بزنم حرفامو

یه کامنت میذارم فردا زیر پست مربوط به وبلاگ، همه نظرشون رو در موردش بگن که جمع بندی بشه ... :)

sevda جمعه 16 خرداد 1393 ساعت 21:36

منم منتظرم

و...

بخاطر جواب تندی که به کامنت دیروزت دادم شرمندم
گمونم این سکوت ممتد امروزت هم بخش عمده ش بخاطر همین بود
شرمندم
حلالم کن و البته اگه هم نکنی حق داری ...

آسیه جمعه 16 خرداد 1393 ساعت 21:08

هر زمان که خوب بودم این حس باهام بوده...


حااااااااضر

وظیفه ی این حس زهر کردن تمام لحظه های خوبه :/

:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.