شاید یکی از دلایلی که هیچ وقت نتونستم جدی به خودکشی فکرکنم این وبد که نمیتونستم و هنوزم نمیتونم یه یادداشت آخر بنویسم. انقدر که دلم میسوزه و حرفای ناگفته و دردای مضمن دارم و میترسم حتی یکی رو از قلم بندازم
+ سال هاست که از تموم کردن هر چیزی گریزونم ...
من که هیچی از اینا توش ندیدم...فقط عذاب بود و بس...
نمدونم والا ...
نمیدونم ولی خودکشی حماقته...بعد عملی شدنش و نتیجه نگرفتنش فهمیدم...
یه سوالی یه هو برام پیش اومد!حالا که اون دنیا شراباً طهورا دارهحور و پری و این چیزا هم به وفور توش پیدا میشهیعنی خود کشی هم توش مجازه؟
خودکشی؟!!! چه چیز مزخرفی!برای آدمای بی دینه نه شومآ ک
برای آدمای بریده ستهیچ ربطی به دین ندارههرچند قبول دارم کسی که دین داره نمیبرهاما خوب، ادعای دین داری هم ندارم
من که هیچی از اینا توش ندیدم...
فقط عذاب بود و بس...
نمدونم والا ...
نمیدونم ولی خودکشی حماقته...
بعد عملی شدنش و نتیجه نگرفتنش فهمیدم...
یه سوالی یه هو برام پیش اومد!
حالا که اون دنیا شراباً طهورا داره
حور و پری و این چیزا هم به وفور توش پیدا میشه
یعنی خود کشی هم توش مجازه؟
خودکشی؟!!! چه چیز مزخرفی!
برای آدمای بی دینه نه شومآ ک
برای آدمای بریده ست
هیچ ربطی به دین نداره
هرچند قبول دارم کسی که دین داره نمیبره
اما خوب، ادعای دین داری هم ندارم