آرزو داشتم تو دهات پدریم دفن بشم. سال هاست متروکه شده و حتی خودِ ما هم فقط عاشورا به عاشورا بهش سر میزنیم و برای اموات فاتحه میفرستیم. جای دنج و خلوتیه
+ حال پلاس نوشتن واسه این پُستا ندارم اما دوست دارم روالم رو حفظ کنم
آره خیلی رفتم... هر وقت که میبریدم میرفتم... آخرین بار با نگین رفتم...تقریبا 1 ماه قبل اون اتفاق...
عاخه به دانشگاتونم نزدیک بود از اونطرف
من جاده شو دوست دارم قبل دانشگاهتون که اون ردیف درختای سپیدار بود تا قبل از رسیدن به اونجا خیلی آرامش داشت اون موقع ها حالا یه کم شلوغ شده دو بانده شده از ریخت افتاده
ﭼﻬﺎﺭ ﺭاﻩ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻳﺎﺩﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﻗﻴﻖ....
ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺭاﻩ ﺧﻴﻠﻲ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﻤﻪ...ﻳﻜﻲ اﻭﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﺭاﻫﻲ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ اﺯ ﻫﺘﻞ ﻻﻟﻪ و ﻗﺒﻞ اﺯ ﻣﻴﺪﻭﻥ اﻣﺎﻡ ﻫﺴﺖ...ﻳﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺭاﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﺳﻤﺖ ﺭﺳﺘﻮﺭاﻥ ﺯﻳﺘﻮﻥ...
همون اوّلی که گفتی خودشه :)
ﺁﺭﻩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ...
3 ﺳﺎﻟﻪ ﻧﺮﻓﺘﻢ...ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻟﻢ ﻣﻴﺨﻮاﺩ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﭼﻪ ﺷﻜﻠﻲ ﺷﺪﻩ...اﻭﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺩاﺷﺘﻦ ﺟﻠﻮ ﺩاﻧﺸﮕﺎﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻬﺮ ﻣﻴﺴﺎﺧﺘﻦ...
اﺻﻞ ﻣﺪﺭﻛﻢ ﺭﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ...ﺑﺮﻡ ﺑﮕﻴﺮﻡ ﺣﺘﻤﺎ ﻳﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺩﻭﺟﺎ ﻣﻴﺰﻧﻢ...
اﺻﻼ ﻳﻪ ﭼﺮﺥ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﻣﻴﺰﻧﻢ...ﻣﻴﺪﻭن اﻣﺎﻡ وﻟﻴﻌﺼﺮ ﻋﻨﻜﺒﻮﺕ...ﻣﻴﺪﻭن اﻭﻝ و ﺁﺧﺮ ﺷﻬﺮ...ﺧﻴﺎﺑﻮﻥ ﻗﺪﺱ و ﺣﺘﻲ ﺳﺎﻧﺪﻭﻳﭻ ﻣﺮﻍ ﻃﻼﻳﻲ ﻛﻪ اﻭﻝ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺷﻬﺮ ﺑﻮﺩ...ﺣﺘﻲ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺷﻬﺮ...
ﭼﻪ ﺧﺎﻃﺮاﺗﻲ ﺗﻮﻱ ﺗﻚ ﺗﻚ اﻳﻨﺠﺎﻫﺎ ﺩاﺭﻡ...
میدون عنکبوت رو خراب کردن منم پارسال رفتم دیدم کلی خورد تو ذوقم :(
ما چهارراه مدرس بود خونه مون
یادته کجاست؟
آره خیلی رفتم...
هر وقت که میبریدم میرفتم...
آخرین بار با نگین رفتم...تقریبا 1 ماه قبل اون اتفاق...
عاخه به دانشگاتونم نزدیک بود از اونطرف
من جاده شو دوست دارم قبل دانشگاهتون که اون ردیف درختای سپیدار بود تا قبل از رسیدن به اونجا
خیلی آرامش داشت اون موقع ها
حالا یه کم شلوغ شده
دو بانده شده از ریخت افتاده
زدی تو فازا این چیا ها...
یاد اون دو تا امامزاده افتادم...هم خودش هم قبرستونش یه جوری آرامش داشت...
عه اونجام رفتی؟
آره
اما هیچی اندازه ی اون درخت توت توی صحنش آرامش نداره!