خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

379

تو تیم بسکتبال مدرسه بودم؛ یه روز سر نمیدونم چی با دوستم دعوام شد و مقصرم نبودم. هفته بعد که واسه تمرین دنبالش رفتم بهم گفتن خودش نیم ساعت پیش رفت. من همیشه احمق بودم


+ هرچند ربطی به نوشته ی بالا نداره اما لازمه تذکر بدم که لگد نزن عزیز من! بنده به بختم زیاد لگد زدم؛ قهر کرد، رفت!

نظرات 1 + ارسال نظر
آسیه پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 23:56

مگه تو پسرام این چیا بوده؟؟؟
این قهر کردنا مختص خاله زنک بازیه زناست...

از این مسخره ترش هم دارم
اما اون یکی رو حتی از گفتنش متنفرم!
هرچند شاید یه روزی اونم بنویسم ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.