خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

418

جزوه های کنکور رو به بدبختی گیرآوردم اما دیگه حساب دانشگاه و خرجای پایان نامه رو نه از پسش بر می اومدم و نه وقتش رو داشتم. بدهکار هم بودم. کتاب جلوم باز بود و داشتم دو دو تا چارتا میکردم که کِی پول مردومو بدم


+ چیزی ندارم بگم!

نظرات 1 + ارسال نظر
sevda شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 22:29

خب آخرش چیشد؟
پول مردمو دادی؟

آره دادم
اما همون اعصاب خوردیا باعث شد هم از دانشگاه بمونم و هم کنکور رو گند بزنم
الانم که اینه روزگارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.