خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

529

راستش امسال اوّلین سالیه که من تنهایی سر سفره سحر میشینم. نه سالایی که دبیرستانی بودم، نه دو تا ماه رمضونی که کرمان درس میخوندم و نه این چند سال که تهرونم، تنهایی سحری نخورده بودم. در طول سال خیلی پیش میاد که تنها غذا میخورم اما این سفره سحر که یه نفره باشه ...


+ خدایا! الو! یه چی به دلم افتاد نمیخوام بگم، خودت که میدونی ...

نظرات 3 + ارسال نظر
م سه‌شنبه 10 تیر 1393 ساعت 16:07

سحر خیلی سخت نیست . افطار سختتر تنهایی

کلاً تنهایی چیز خوبی نیست
بنده یه مَثَل مخصوص به خودم دارم که همیشه میگم: بهش خدا هم تنهایی جهنمه
و واقعاً هم بهش معتقدم

آسیه سه‌شنبه 10 تیر 1393 ساعت 14:31

ایشالا بهتر بشن...

ممنون :)

آسیه دوشنبه 9 تیر 1393 ساعت 17:49

مگه خواهر محترم برگشتن و نیستن؟؟؟

تا دلت بخواد سحر تنها بودم...

خواهرم نمیتونه روزه بگیره
خودمم و خودم
منم تنهایی موردی داشتم اما این مدلی دیگه نه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.