ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
همیشه دوست داشتم آدم معتدلی باشم. تو همه جنس و همه سنخی هم رفیق و آشنا کم و بیش دارم. کلاً با هر کسی میتونم کنار بیام؛ خیلی هم راحته: احترام میذارم و توقع دارم احترام متقابل باشه. حالا این میشه مقدمه واسه اینکه بگم مرحوم آیت الله طالقانی و شهید بهشتی رو شدیداً علاقمندم و اینا.
+ تو آدمای زنده اجالتاً یه نفر هست که برام قابل پذیرش تر از بقیه ست ... اینو ببینید
ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ اﺷﻜﺎﻝ ﻧﺪاﺭﻩ...
ﺧﻴﻠﻲ ﻫﻤﭽﻴﻦ ﺁﺩﻣﺎﻱ ﺷﺎﺧﻲ ﻧﻴﺴﺘﻦ
اﻳﻦ ﻣﺜﻠﻲ ﻛﻪ ﺯﺩﻱ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎﺭﺯﺵ ﻣﺎﻳﻴﻢ...
نمونه بارزش آخوندان!
ﻃﺎﻳﻔﻪ اﻭﻥ ﺑﺮ ﺭﻭ ﻛﻪ ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﻛﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ و ﺑﻪ ﻛﺠﺎ ﻭﺻﻞ ﻣﻴﺸﻴﻢ...
ﻃﺎﻳﻔﻪ اﻳﻦ ﺑﺮﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻐﻴﺐ و ﻣﻜﺎﺭﻡ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ...
ﻛﻼ ﺗﻮ اﻳﻦ ﺗﻮﻧﻞ ﺧﻮﺭﺩﻧﺎ ﺑﺎ ﺧﻴﻠﻴﺎﺷﻮﻥ ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ و ﻗﺒﻮﻟﺸﻮﻥ ﻧﺪاﺭﻡ
خودت ننوشتی خصوصی، بعد نگی چرا تایید کردم :دی
کلاً نظرم:
دیدی میگن بیرونش بقیه رو کُشته، توش خودمونو؟
من میگم خیلیا هستن که بیرونش خودشونو کشته، توش بقیه رو!
ﺧﺐ ﺗﻮ اﻭﻥ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻛﻪ ﺩاﺭﻡ ﻣﻴﺮﻡ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ اﻳﻦ ﺳﺮ ﺩﺳﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﻡ ﻭﻟﻲ اﻭﻧﺠﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﻇﺎﻫﺮا ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ
فرضت بشه مفصّل میگم در مورد این دو نفر که چرا من این موضع رو دادم بهشون
البته تا قبل از دولتمرد شدن این همکارتون، بنده هاشمی رو هم خیلی قبول داشتم اما از روزی که از این بابا حمایت کرد یه چند درجه ای اُفت کرد تو چشمم
من که کلا باید مرید همشون باشم...البته به ظاهر
به ظاهرش واسه چیه؟ اینو نفهمیدم