خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

577

از دینی که توش بجای آدما، ایشالا و ماشاالله باید کار کنه و بنده ها توش میشینن و دست رو دست میذارن متنفرم ...


+ بدجور تو گذشته رفتم. پلان به پلانشو دارم میبینم.

نظرات 1 + ارسال نظر
آسیه دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 01:05

ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ...
اﻻﻥ ﻣﻴﮕﻢ ﻳﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﻫﺴﺘﻦ ﻛﻪ ﻧﻤﻴﮕﺬﺭﻥ...ﻧﻤﻴﺨﻮاﻥ ﻛﻪ ﺑﮕﺬﺭﻥ...

آدم زندونی میشه
تو دیروز زندونی میشه و همه فردا ها رو میبازه ...

من اینطوری ام
کاش هیشکی نباشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.