خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

582

یه آدمایی از صد فرسخی داد میزنن پَپه هستن. همه سوارشون میشن. انقدرم بدبختن که سواری میدن و جیک نمیزنن. چون پَپه ن و فکرمیکنن دارم به یه نفر کمک میکنن. یه وقتا هم اونقدر غلطن که بجای ابرو، چشم کور میکنن ...


+ من هم چشم کور کرده م، هم چشم کور شدم. اصن یه سوژه تکرار نشدنی ام!

نظرات 1 + ارسال نظر
آسیه دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 01:15

پست قبلی به جان خودم رمزی نبود...
الان شک کردم به خودم...
وقتی اینا رو میخوندم گیج بود شاید اشتباه میکنم...

رمزی نبود؛ جواب کامنت رو که گذاشتم لازم شد رمزی بشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.