خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

616

مادر بزرگ خدابیامرزم چند تا بیت و مصرع جزو تکیه کلاماش بود که یکیش میگفت نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم ... الآن سرچش کردم بقیه ش اینه: الهی بخت برگردد از این طالع که من دارم


+ بی بی صدیقه! میبینی؟ تو صد و نه سال عمرکردی و اینو میخوندی، من تو 27سالگی بهش رسیدم ...

نظرات 4 + ارسال نظر
معصومه سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 14:28 http://www.escape1981.blogsky.com

می بینی اون موقع که بچه ایم فکر می کنیم اونا عقب افتاده
بزرگ که میشیم می بینیم ما هم همونیم

ولی ما زودتر به اونا رسیدیم
109سال کجا و 27 سال کجا
تازه من چند ساله به حرفش رسیدم
25 هم اگه حساب کنیم میشه 64سال!
یعنی منِ 27ساله، 64سال پیتر از خودمم!

ﺁﺳﻴﻪ سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 14:22

ﻣﻤﻨﻮﻥ...
اﺳﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻨﻢ ﺻﺪﻳﻘﻪ ﺑﻮﺩ...

خدا رحمتشون کنه نور به قبرش بباره

+ دوستان فاتحه لطفاً

ﺁﺳﻴﻪ سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 14:03

ﺭﻭﺣﺸﻮﻥ ﺷﺎﺩ...

ممنونم
روح همه رفتگان شاد باشه

sevda سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 13:24

خدا رحمتشون کنه ...

خدا رفتگان جمع رو بیامرزه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.