خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

689

یاد مزرعه حیوانات جورج اورل افتادم. کتاب خوبیه، دوسش داشتم. والبته تاریخ انقضا هم نداره گمونم. همه جا و همه جا و همه جا هم مصداق بیرونی داره. فقط یه چیزیش برام سوال شد سر یه صحبتی که اینجا نیست جاش که بپرسم :)


+ من مادر ماکسیم گورکی رو واسه خوندن شدیداً توصیه میکنم

نظرات 3 + ارسال نظر
آسیه جمعه 27 تیر 1393 ساعت 18:32

اینو خوندم یه کتاب یادم اومد ولی هیچیش تو ذهنم نیست...
مال بچگیام بود کتاب درمورد یه مزعه و حیوونای توش بود...
نمیدونم چی به سرش اومد...

منم 6-7 سال پیش خوندمش ...

م جمعه 27 تیر 1393 ساعت 09:14

پس جاش کجاست ؟

جاش جاییه که ثبت نشه
مکالمه ای باید باشه چون در مورد مصداقای بیرونیه

خاکستری جمعه 27 تیر 1393 ساعت 05:02 http://graymind72.blogfa.com/

سلام ممنون از نظرت وب جالبی داری به قول خودت خوشمان امد

علیکم السلام

قابل شما رو نداره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.