ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
دوست دارم بی دغدغه و آروم، سرمو بذارم رو بالش و عین قدیما از پنجره آسمون و ستاره ها رو نگاه کنم ... یاد مریخ افتادم که شبا وقتی تو ایوون میخوابیدم باهاش درد دل میکردم، سیر که میشدم، میرفتم عینکمو میذاشتم کنار تلویزیون و بر میگشتم میخوابیدم ... چشمام ضعیف بود، اونقدری که نمیتونستم جز ماه، هیچ جزء روشنی از آسمون رو ببینم
+ نمیدونم چرا ولی واژه ی رفیق رو بیشتر از دوست میپسندیدم، همیشه تقریباً
زمانی که بی دغدغه بودم از این کارا زیاد میکردم...
الآن لازم تره گاهی ...
حواسمون نیست و از خودمون دریغ میکنیم این دلخوشیای کوچیکو
ولی منم کلمه رفیق دوست ندارم
البته تا حالا هم ندیدم یه خانم استفاده بکنه
رفیق یه کم داش مشتیه
البته تاریخی هم بهش نگاه کنید تو نظق اعضای حزب توده یکی از برجسته ترین کلماته و بار مفهومی خودش رو به همراه داره
ولی یه کم پسرونس ! فقط یکی از بچه ها بمن میگفت رفیق که اونم ماه به ماه از هم خبر میگیریم که اونم من یادش میکنم
درد آوره
منم یه پسرم
از عالم شما دخترا که خبر ندارم
البته بین دخترا هم شنیدم
واقعا بلد نیستم حالتو بهتر کنم
ایشالا خدا یه راهی بذاره جلوی پات که عای بشه حالت
حال من ...
همین که یه غریبه بخاطر حالم همچین حرفی بزنه برام یک دنیا ارزش داره
بقیه ش هم مهم نیست و وظیفه ای هم در قبالش نداری
نه دیگه تا این حدا
شاید
حدش بستگی به حالی داره که وقت جواب دادن دارم
میدونی چند روزه چشمم به موبایلمه که یکی بگه هی تو خرت به چند من ...
رفیق حق مطلب رو بهتر از دوست ادا میکنه :)
دوست خیلی سوسوله کامه ش
سینش سوت میزنه، کششی که داره بخاطر سکون سین اذیتم میکنه
حس میکنم شعاره