خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

808

هرچی گفت انجام دادم، تهش یه پارک دوبل کنار کامیون زدم. بعدش دنده عقب و گفت چرا رو خط عابر عقب رفتی، پیاده شو. ببخشیدا ولی شایسته س بگم عوضی بهش :/


+ بیخیال کلاس دانشگاه. کلاس 3ساعته رو نیم ساعت آخر برسم زیادی زشته

نظرات 1 + ارسال نظر
آسیه یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 15:18

وقتی میگم تو روحشون با اون ایرادای بنی اسرائیلی واسه همینه...
اینجا باید میگفتی استثنا...

فکرکن
پیاده که شدم پسرای بعدی اومدن بهم تبرک بگن گفتم افتادم!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.