وای من یه جورایی پر از فانتزی ام:دی تخیل قوی ام.یه وقتایی تو دردسرم میندازه و یه وقتایی ام واقعا نجاتم میده!به هرحال من دوسش دارم! +این حسو با تمام گوشت و خونم درک می کنم!من کسی ام که هیچ وقت احساساتمو بروز نمیدم!تو همین سن کم واقعا پرم از حرفایی که خیلی وقت پیش باید میزدم:(ولی فکر می کنم دارم پیشرفت می کنم؛وبلاگم بزرگترین موفقیتم در این زمینه اس:)))
خوش به حالت من غذه فانتزی سازیم از کار افتاده کاش آدما دو تا داشتن حاضر بودم خیلی چیزا رو بدم که یکیشو بخرم و پیوند بزنم به خودم ...
+ خب من علاوه بر احساس هیچی دیگه رو هم بروز نمیدم. کلا حرف نمیزنم که به بروز دادن برسم. شاید چون .. بیخیال .. کلاً هرچیزی که باعث پیشرفته خوبه :)
خب راستش همیشه برام سوال بود که اینهمه وبلاگ برای چی؟ یه جا ناشناس بنویس تا راحت باشی نه اینکه دوستات همه ی وبلاگات رو بخونن پس اینجوری فرق چند تا وبلاگ داشتن با تک وبلاگه بودن چیه اگه مخاطبهای ثابتت یکسان باشن؟
تو هر کدوم از وبلاگام یه ادبیات خاص داره و موضوع نوشته ها متفاوته؛ فرقش با تک بلاگ بودن اینه
فکر میکنم دلیل اینکه نمیتونی حرفاتو بزنی اینه که خوتننده های وبلاگت، دوستاتن. میتونی یه وبلاگ دیگه بزنی و حرفاتو اونجا بزنی، بدون ترس از اینکه یه آشنا قضاوتت کنه.
بسه این همه وبلاگ میدونی چند تیکه شدم تو این دنیای مجازی؟
وای من یه جورایی پر از فانتزی ام:دی
تخیل قوی ام.یه وقتایی تو دردسرم میندازه و یه وقتایی ام واقعا نجاتم میده!به هرحال من دوسش دارم!
+این حسو با تمام گوشت و خونم درک می کنم!من کسی ام که هیچ وقت احساساتمو بروز نمیدم!تو همین سن کم واقعا پرم از حرفایی که خیلی وقت پیش باید میزدم:(ولی فکر می کنم دارم پیشرفت می کنم؛وبلاگم بزرگترین موفقیتم در این زمینه اس:)))
خوش به حالت
من غذه فانتزی سازیم از کار افتاده
کاش آدما دو تا داشتن
حاضر بودم خیلی چیزا رو بدم که یکیشو بخرم و پیوند بزنم به خودم ...
+ خب من علاوه بر احساس هیچی دیگه رو هم بروز نمیدم. کلا حرف نمیزنم که به بروز دادن برسم. شاید چون .. بیخیال .. کلاً هرچیزی که باعث پیشرفته خوبه :)
خب راستش همیشه برام سوال بود که اینهمه وبلاگ برای چی؟
یه جا ناشناس بنویس تا راحت باشی
نه اینکه دوستات همه ی وبلاگات رو بخونن
پس اینجوری فرق چند تا وبلاگ داشتن با تک وبلاگه بودن چیه اگه مخاطبهای ثابتت یکسان باشن؟
تو هر کدوم از وبلاگام یه ادبیات خاص داره و موضوع نوشته ها متفاوته؛ فرقش با تک بلاگ بودن اینه
فکر میکنم دلیل اینکه نمیتونی حرفاتو بزنی اینه که خوتننده های وبلاگت، دوستاتن.
میتونی یه وبلاگ دیگه بزنی و حرفاتو اونجا بزنی، بدون ترس از اینکه یه آشنا قضاوتت کنه.
بسه این همه وبلاگ
میدونی چند تیکه شدم تو این دنیای مجازی؟
جای سانسور کنی بنویس رمزی بذار...
حداقلش اینه که نوشتیش...
دارم میترکم بخدا
کاشکی یادت بیاد اما. این فانتزی ها تنها دارایی های خوبِ آدما تو این آشفته بازار زندگیه :)
کاشکی تو هم بیشتر بودی اینورا