خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

830

آدم اگه آخر یه قصه هایی رو میدونست، نه تنها داستان براش لوس نمیشد، بلکه خیلی راحت تر و با میل و رغبت بیشتری مسیرش رو پیگیری میکرد؛ حتی اگه همه ش تراژدی های در هم تنیده بود!


+ قسمت آخر جمله ی بالا رو اینجا اضافه کردم و ربطی به موضوعی که باعث زنجیره شدن این کلمه ها شد نداره

نظرات 1 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ شنبه 25 مرداد 1393 ساعت 16:08

ﻛﺎﺵ ﺁﺧﺮﺵ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻮﺩ....

هست ان شا الله
نگران نباش
ما هم دعا میکنیم زوتر این روشناییه بیاد و شب تموم بشه

+ شب تموم بشه ایهام داشت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.