ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
همین چند سال اخیر بود که داداشم اعتراف کرد وقتی کسی خونه نبوده، تلویزیون و پنکه و رادیو رو باز میکرده که ببینه توش چه خبره. من ولی بچه کوچیکه بودم و به بیرون ریختن دل و روده اسباب بازیام، با همکاری پیچگوشتی کوچیکای چرخ خیاطی مامانم اکتفا میکردم!
+ بزرگترین کشف: برعکس شدن مدار ماشین نارنجی ام، با وارونه گذاشتن باتریاش و در نتیجه دنده عقب رفتن. بزرگترین اختراع: تک باتریه کردن انواع واکمن برای مصرف کمتر . البته نتیجه ش فقط این بود که هر یه رویه کاست، یه باتری قلمی خالی میکرد :/
ﻣﺜﻞ ﺑﺮاﺩﺭ ﮔﺮاﻣﻲ ﺑﻮﺩﻡ...
ﻳﻪ ﺿﺒﻄ ﻳﻪ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺩاﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﺭﻭ ﺩﻭﺭ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﺑﺎﺯﺵ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ ﺩﻝ ﺭﻭﺩﻩ ﺭﻭ ﻣﻴﻜﺸﻴﺪﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﭼﻪ ﺧﺒﺮه ﺗﻮﺵ...ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻛﺸﻴﺪ ﺑﻪ ﻫﻨﺪﺯﻓﻴﺮﻱ و اﻡ ﭘﻲ ﻓﻮﺭ
منم فقط آچار 6سوی مخصوص موبایل نداشتم وگرنه کلاً پایه کار بودم
+ نمیگم وقتی پیچای موبایل قبلیم باز نشد، خوب قابشو شکوندم