ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
یادمه کاغذ روزنامه و دفتر رو پارچه فرض میکردم، با قیچی و نخ و سوزن میشستم به لباس دوختن. تابستونام که جعبه میوه ها رو توحیاط تیکه تیکه میکردم و با میخاش از نو چارپایه و نردبوم و کلبه و این چیزا میساختم. البته نفت و آتیش بازی هم تو برنامه هام داشتم
+ ما کوچه نداشتیم که بچه های کوچه داشته باشیم. خونه مون سر یه خیابون شلوغ بود. تمام بازیای منم یه نفره و با خودم
اﮔﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩﻱ ﺧﻴﺎﻁ ﻣﻴﺸﺪﻱ...
ﺑﺎﺯﻱ ﺑﺎ ﺁﺗﻴﺶ ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻢ اﺯ ﺗﻔﺮﻳﺤﺎﺗﺖ ﺑﻮﺩﻩ
داییم 40ساله خیاطه، شایدم بیشتر
آره بوده شدیدم بوده