هنوز روزی که هایپربولیک رو فهمیدم یادمه، یا وقتی انتگرالای چند گانه رو یاد میگرفتم، یا حل کردن سوالای مختصات دایره ای و کروی. من با این چیزا به اوج آرامش میرسیدم
+ داد معشوقه به عاشق پیغام، که کند خواهر و برادر و پدر و مادر تو با من جنگ ...
منم هنوز اون روزارو یادمه! داشتم به این فکر می کردم که: یا خداااا!من چطوری اینارو پاس کنم؟! هرچند سر کلاس مختصات قطبی و کروی نبودم و الان مثل سگ پشیمونم:/تو انجمن نشسته بودیم داشتیم همو مسخره می کردیم کلی خندیدیم ولی پشیمونیش سر امتحان سراغم اومد که هیچی حالیم نبود خلاصه...یه وقتایی غرق شدن تو مسئله های ریاضی و رفتن تا مرز جنون و پیدا کردن یه جواب درست بهم آرامش میده ولی من خودمو به اینا محدود نکردم!همیشه دوس دارم چیزای جدید و امتحان کنم،چیزای تازه!به نظرم آرامش همه جا هست فقط باید دستتو دراز کنی و بگیریش!
+اون"جالبا" منم بهش دقت کردم:/ ولی حسش نبود درستش کنم
منم هنوز اون روزارو یادمه!


داشتم به این فکر می کردم که: یا خداااا!من چطوری اینارو پاس کنم؟!
هرچند سر کلاس مختصات قطبی و کروی نبودم و الان مثل سگ پشیمونم:/تو انجمن نشسته بودیم داشتیم همو مسخره می کردیم
کلی خندیدیم ولی پشیمونیش سر امتحان سراغم اومد که هیچی حالیم نبود
خلاصه...یه وقتایی غرق شدن تو مسئله های ریاضی و رفتن تا مرز جنون و پیدا کردن یه جواب درست بهم آرامش میده
ولی من خودمو به اینا محدود نکردم!همیشه دوس دارم چیزای جدید و امتحان کنم،چیزای تازه!به نظرم آرامش همه جا هست فقط باید دستتو دراز کنی و بگیریش!
+اون"جالبا" منم بهش دقت کردم:/ ولی حسش نبود درستش کنم
ریاضی آخر آرامشه ... دلم براش یه ذره شده باورکن
خوبه که محدود نیستی و نشدی
+ :)
نه مثلا گفتم که بدونی...
آها ...
+ کامنت پستای شنبه و یکشنبه رو جواب دادم ...
منظورم مثلا چشیدن طعم مردن نبوداااااااااااا...
مگه من برداشتم طعم مردن بودااااا؟
این محاسبات یه روز باید تموم بشه...
باید تو خوشی های دیگه خودت رو غرق کنی...خوشی هایی که نون و نوا بشه...
برو دنبال چشیدن طعم چیزایی که هنوز نمیدونی چه طعمی دارن...اون ها رو تجربه کن...
این یکی از بهترین کامنتایی بود که تا حالا داده بودی
بخصوص این بخشش: برو دنبال چشیدن طعم چیزایی که هنوز نمیدونی چه طعمی دارن