خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

921

عاغا تو هایپر استار، یه جا بود غذای سالم آبپز و بخار پز و اینا میداد، تابلوشم سبز بود، کلاً غذاهاش سالم بود ادویه های خوبی هم داشت، اسمشو یادم رفته هرچی فکرمیکنم یادم نمیاد الآنم لازمش دارم به دوستم بگم اسمشو. هیشکی نمیدونه محض رضای خدا؟ هرچی سرچ کردم چیزی پیدا نشد :/


+ فکرکن چقدر قاراشمیش شدم که حتی از کوه رفتن هم استقبال نکردم!

نظرات 5 + ارسال نظر
آسیه شنبه 8 شهریور 1393 ساعت 19:53

منم که اطلاعی ندارم از اینی که خواستی...

گذشت دیگه
اگه کسی هم اطلاعی داشت به داد ما نرسید

sevda پنج‌شنبه 6 شهریور 1393 ساعت 00:12

یک هفتس میخوام برم کوه...تنهایی...نمیشه...اه نمیشه :(

شما همینطوریش برو، تنهاییش پیشکش

mahshid چهارشنبه 5 شهریور 1393 ساعت 23:39

fek konam kheyli...

یعنی واقعا خیلی ... :(

حرف های بی مخاطب چهارشنبه 5 شهریور 1393 ساعت 23:15 http://valium.blogsky.com

لبخنده
دو نقطه دی که نبود
خواستم یه کامنتی بذارم ..

خیلی چیزا یادم میره آخه
خنگ خنگم :(

حرف های بی مخاطب چهارشنبه 5 شهریور 1393 ساعت 22:32 http://valium.blogsky.com

:))

خب الآن خندت واسه چیه؟ یادم رفته خو ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.