خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

934

از بس از ترس قند و چربی و اوره و کوفت و زهرمار هیچی نخورده، هم لاغر شده، هم دیگه معده ش کشش نداره. از بس میوه و مایعات نمیخوره، خونش غلیظ شده. روزی چند بار از حال میره، فشارش میاد رو4. خودشو بسته به قرص. قرص. قرص. این بدن جون و قوت از کم خوراکی نداره، نه از مریضی. کیه که اینو تو گوشش فرو کنه ...


+ بخدا از بس فکر چرند اومده تو این کله م دارم دیوونه میشم ...

نظرات 2 + ارسال نظر
ﺁﺳﻴﻪ پنج‌شنبه 13 شهریور 1393 ساعت 02:14

ﻳﻪ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺳﻮﺯن ﺗﻘﻮﻳﺘﻲ ﺑﻤﻜﭙﻠﻜﺲ ﺑﺰﻧﻦ ﺧﻮﺑﻪ...
ﺑﻪ ﺯﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﺒﺎﺏ ﻛﻨﺠﻪ و ﺷﻴﺮ ﻋﺴﻞ و ﺷﻴﺮ ﻣﻮز ﺑﺪﻥ ﺑﺨﻮﺭﻥ...
ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻏﺬا ﺩاﺩ ﺑﺨﻮﺭﻥ...ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﻏﺬا ﻧﻤﻴﺨﻮﺭﻥ...

به مامانم میگم تو خونه ماست و پنیر نذار باشه، گشنه ش میشه، غذا میخوره
میگه من زومر نمیرسه، تو بیا بهش غذا بده

من به مرد گنده ی 80 ساله غذا بدم؟ آدمی که تنش سالمه هیچیش نیس لازم داره غذا دهنش کنن؟

دو تا شون عین بچه ها شدن!

آسیه چهارشنبه 12 شهریور 1393 ساعت 23:01

فکر چرند و انرژی منفی به خودت راه نده...

داروهای تقویتی بگیرن ایشالا که خوب میشن...

هیچی نمیخوره
معده ش اونقدر ضعیف شده که وقتی دارو میخوره حالش بد میشه
غذای روز و شبش شده ماست و پنیر و شیر و این چیزا
نه گوشت میخوره نه میوه نه هیچی دیگه
بدن همه چی لازم داره
نه زیاده روی خوبه نه اینطوری جیره بندی قحطی گونه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.