خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

940

خدا رو شکر تموم شد. حقیقت اینه که پایان نامه بنده که این ماه قراره ازش دفاع بشه، تابستون 91 کاراش انجام شده. اینکه تا امسال اینجوری سکته خورده هزار و یک دلیل داره ...


+ انگار یه باری از رو دوشم برداشته شد. خدا کنه استاد بگه مشکلی نیست و قبول میشه

نظرات 5 + ارسال نظر
آناهیتا یکشنبه 16 شهریور 1393 ساعت 22:31

چی رو می خونید؟
من که خیلی وقته حذف کردم وبلاگو :))

عه
دیدم دیگه واسم نمیاد خبر آپ شدنش!
هر وقت خبرنامه آپ شدن میومد میومدم پست جدیدو میخوندم.
اصلاً حواسم نبود چند روزه خبر نامه نمیاد ...

لیدا شنبه 15 شهریور 1393 ساعت 14:59

عـــــــــــــــــــــالیه
مبارک باشه
ما شیرینی میخوایم یالا
یالا
یالا

والا من سر جلسه دفاع که شیرینی نمیدم، ولی رفقام اگه بیان شاید بریم با هم یه ناهار دور هم بخوریم

+ بعد این همه خِفَّت به نظرت من شیرینی بدم بهتره یا حلوا؟

گچ رنگی شنبه 15 شهریور 1393 ساعت 14:18

تبریک

سپاس
ولی کلّی اصلاحیه خورد این هفته پیر میشم رسماً

ﺁﺳﻴﻪ شنبه 15 شهریور 1393 ساعت 02:30

ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﻲ...
ﺧﺪا ﻗﻮﺕ....
اﻳﺸﺎﻻ ﻛﻪ اﻳﺮاﺩ ﻧﻤﻴﮕﻴﺮه ﺑﻪ ﺧﻮﺷﻲ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﻴﺸﻪ...

درمونده نباشی
ممنون
ان شا الله
برم ببینم چی میشه دیگه ...

آناهیتا شنبه 15 شهریور 1393 ساعت 01:51

ایشالا.
وقتی که به یه کاری چله میوفته و هی انجام نمی شه, وقتی شرایط انجامش پیش میاد و تموم میشه میره انگار دنیا رو به آدم میدن

آره آره همین که گفتی
ممنون :)

+ من پستاتو میخونما، کامنت گذاریم کم شده. نذار پای بی معرفتی. واسه همه همینطوره. توضیح دادم تو یکی از پستام، نمیدونم دیدی یا نه. یه کم ذهنم خلوت بشه باز زبون باز میکنم ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.