خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

957

یه روزی یه هو افتاد به دلم که بهم میگن وقتشه به زندگیت سر و سامون بدی و من جواب میدم اونروزی که یکی رو لازم داشتم که به دلگرمی بودنش یه دنیا سختی رو به جون بخرم نبود، حالا که گذشتم و به جاده صاف رسیدم، واسه سر قبرم هم چشم و اشک و آدم اجاره میکنم. هرچند قبری هم الحمدلله لازم ندارم


+ الصلاة ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.