خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

961

عاغا حیف که پشتای اینجا کوتاه و ر حد چند خطه، وگرنه ماجرای امروز رو تعریف میکردم حالشو ببرید. در همین حد بگم رئیس گروهی که انقدر گیره، انقدر گیره، انقدر گیره، اونقدر از کارم تعریف کرد که از خرکیفی نزدیک بود جفتک بندازم وسط جلسه دفاع.


+ تو دانشگاه ما نمره دفاع رو یه نمره بالاتر یا پایینتر از معدل نمرات طرح میدن که من بخاطر کار و این چیزا، معدل طرحم اومده بود روی 15. ولی نمره رو بهم دادن 18. ماکزیمم نمره پایان نامه هایی که امروز دفاع شده بودم! باورنمیکنید؛ صبح رفتم به استاد گفتم یه ده به من بدید برم تو رو خدا، ولی ...

نظرات 8 + ارسال نظر
آسمون جل یکشنبه 23 شهریور 1393 ساعت 14:51

کجاییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

هستم
خسته م
هنوز کمبود خوابام جبران نشده و البته فکرم کماکان درگیره

خاکستری یکشنبه 23 شهریور 1393 ساعت 14:47 http://graymind72.blogfa.com/

تبریک میگم خوشحالم تلاشت نتیجه دادموفق باشی

ممنونم
همچنین شما :)

م یکشنبه 23 شهریور 1393 ساعت 12:55

بسلامتی .مبارک باشه

متشکرم

م یکشنبه 23 شهریور 1393 ساعت 12:54

خر کیف ، جفتک ....
خیلی ...
از شما بعید بود

میدونم
خودم همون موقع که نوشتم حواسم بود
میخواستم یه کم جَو بدم

گچ رنگی شنبه 22 شهریور 1393 ساعت 23:29


اتفاقا همین بعدازظهر داشتم با خواهرم راجع به یه مسابقه بحث میکردیم که من اول شدم و بعدش به خاطر همون رفتم مشهد!داشت از خر شانسیم می گفت!
اونم یه همچین چیزی بود،حتی یه درصدم انتظار نداشتم جزو پنج نفر اول باشم چه برسه به خودِ خودِ نفر اول!!!!
بعضی وقتا بعضی جاها یه اتفاقای خوبی می افته که آدم اصلا انتظارشو نداره:)

مسابقه ی چی اونوقت؟؟؟
کی رفتی؟
خوش بحالت؛ ما که از این چیزا به عمرمون برنده نشدیم هیچ، تازه امروز فهمیدیم مشهدی که قرار بود بچه های خادم اعتکاف رو ببرن بردن، به ما هم هیچ خبری ندادن نامردا

لیدا شنبه 22 شهریور 1393 ساعت 21:21

Congratulations

ممنونم :)

آسیه شنبه 22 شهریور 1393 ساعت 18:49

خسته نباشی...
واقعا خسته نباشی...
مبارک باشه

قطعا اگه تهران بودم میومدم ولی حیف که نبودم...
الان خوندم خوشحال شدم...خیلی خیلی زیاد...

قبلا بهت گفته بودم حرف نمره رو نزن که چند بدن بهت...

ممنون :)

اگه مدیر گروه تغییر نکرده بود همون 10 رو هم نمیدادن
قبلیه یه آدم عوضی بود که با منم شدیداً بد بود چون تو روش وایساده بودم و حالشو گرفته بودم

معصومه شنبه 22 شهریور 1393 ساعت 18:33 http://h

تبریکات فراوان
چند روز سرخوش سرخوش باش از فتح امروز و شاد بنویس

ممنون
سخوشی ولی به ما نیومده
تا ظهر دوام داشت
بازم خدا رو شکر
:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.