ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
صبح بعد یه سال با منشی سابق شرکت یه مکالمه کوتاه داشتم. یه هو دراومده میگه شما مایه عزت مایید. میگم چه عزتی؟ میگه همین که آدم سالمی هستی مگه کم چیزیه؟ دلم سوخت به حال خودم. فقط گفتم من و شما برخوردمون محدود بوده، همه آدما ایراد دارن، حتماً فبرضت نشده شما بدیای ما رو ببینید ...
+ امشبم دلم سوختا. چند روزه داره میسوزه. خدا میدونه. به این شب عزیز و صاحبش قسم بد دلم سوخته ...
فقط آدم های خوب ، به خوبی خود شک دارند.
از " پل استر "
یادم رفته بود
:)
شما یه کتابخونه دارید تو سرتون، نه؟
هزار ما شا الله
( زدم به تخته، میزم چوبیه )
ی جمله ای هست که میگه:
فقط آدم های خوب ، به خوبی خودشون شک دارند
خب من شک ندارم
میدونم خوب نیستم، میتونم هم برای اثباتش هزار و یک دلیل بیارم
دروغ نگفته...
حقیقت بوده و بس...
دیدم بوی جیگر میاد...
اینطوری به آدم نگن راحت تره
اسم ماها شده پپه، اسم عیر ماها شده بچه زرنگ