ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
بعله! این چیزا ذره ذره پاشو تو زندگی آدم وا میکنه. متعاقب مسائل قبلی موجود در شرکت، امروز بنده مأمور شدم برم دفاتر یه سازمانی، ببینم کسی هست یه پول چایی بگیره و بجاش یه سری اطلاعات به ما بده یا نه. سعی کردم بپیچونم ولی نشد، رفتم انجامش دادم اما یه طوری که نشدنی بشه. هرچند، خود اولیای امر از راه های دیگه دنبال دم دیدن و زیر میزی دادن و اینان که شدیداً منو بابت حقوقی که پسقردای روزگار میخوان بهم بدن مردد کرده و نمیدونم چه کنم الآن :/
+ خدایا! من نمیخوام این ذره ذره ها رو عین یه اهنربای ضعیف جذب کنم و یه روز به خود بیام که یه کوه ضایعات بهم چسبده و راه پس و پیش ندارم. خودمو به خودت سپردم ...
ﻛﻼ ﻫﻴﭻ ﺟﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺯﻳﺮ ﻣﻴﺰﻱ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ...
ﺣﺘﻲ ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻢ ﺯﻳﺮ ﻣﻴﺰﻱ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﻱ ﺗﺎ ﻛﺎﺭﺕ ﺯﻭﺩ ﺩﺭﺳﺖ ﺭاﻩ ﺑﻴﻮﻓﺘﻪ...
یه بار دیگه بگی فکررفتنو از کله م بیرون کنم من میدونم و تو
دیگه هزارماشاالله شما از من صدبرابر بیشتر دیدی این چیزا رو
اینجا با این وضع جای زندگیه؟ جای خداس؟ جای مسلمون بودن و مسلمونی کردن و مسلمون موندنه؟
اصلا نه، جای آدم بودنه؟ جای آدم موندنه؟
نیستم
سه طلاقه ش کردم به والله