-
069
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 17:36
گفته بودم نقطه مقابلت حال بدیه، گفته بود منم تا قبل از اینکه بخوام عوض بشم مثل تو بودم. چیزی نگفتم. لبخند زدم فقط. اما تو دلم گفتم خدا نکنه هیشکی حالش مثل من باشه ... + کاش این قدرت رو داشتم که معنی درد و مرگ رو تو لغتنامه ها با هم عوض کنم، تا آدما بدونن از کدوم بهتره بترسن!
-
068
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 16:02
همسایه بالایی که قبلاً ذکر خیر راه رفتن اَستَروارانه شون رفته، در مصرف اب هم بسیار فعال و کوشان. همچین شیر آب باز میکنن که کل طبقه پایینیا صدای آب توی لوله رو به وضوح بشنون. هرچند تهرونیای ادعای کمالات عادت دارن با شیلنگ حیاط و کوچه رو جارو کنن. اما طبقه هشتم با این همه آب چه میکنن؟ الله اعلم :/ + الآن خوندم که دکتر...
-
067
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 14:32
در استعداد روان شناسی و رفتار شناسی خودم شک ندارم. البته مطالعه هم موثر بوده. حیف که قدرت و ظرفیت بهره برداری ندارم. + پشت سرمو نگاه نکن، خودم به اندازه کافی می بینمش :/
-
066
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 14:28
از تولد تا پابان 5سالگی، سن شکل گیری شخصیت و پرورش خلاقیته. این پدر و مادرای امروزی که به خیال خودشون با یاددادن الفبا و اعداد و خوندن و نوشتن بچه رو جلو میندازن از هم سن و سالاش، بی لیاقت ترین و ظالم ترین آدمای زندگی بچه شون هسنن. + اگه رندگی ای شامل بچه داشتم، حتی تا 5سالگیش نمیذاشتم بفهمه تلویزیون و موبایل و...
-
065
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 13:33
بزرگواران یکی از سایتای خبری، با یه حساب سر انگشتی، فرمودند عادل خان فردوسی پور که تهیه کننده ویژه برتامه جام جهانی تلویزیون شده، حدود 12هزار دقیقه و هر دقیقه حداقل 100هزار تومن قرارداد داره با صدا و سیما. یعنی تقریبا واسه یه ماه کار، یک میلیارد و دویست میلیون. + مدیونم اگه 12هزارتومن پول ته جیبم داشته باشم :/
-
064
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 08:18
بچه تر تر که بودم، عمر مطلوبم 64سال بود. دوست داشتم هم سن پیامبر بمیرم. اما بعدش که فقط بچه تر شدم، دیدم واسه مثل منی، 20 سالم زیاده. 20 که رد شد گفتم جهنم و ضرر، خیرشو ببینی 25 راضی باش. الآنم که بچه م هنوز و تو وقت اضافه منتظر سوتم! + انقد اروره به ذهنم نشست که یادم رفت میخواستم تو پست قبلی چی بگم!
-
063
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 08:11
د پیج مایت بی تمپورریلی آن-اویلبل. پلیز فالو تاپ منو ،بعدشم رفرش، اور ترای اگین. با تشکر، اینترنت اکسپلورر موبایل + عاشقی شیوه ی رندان بلا کش باشد
-
062
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 07:59
آدمیزاد یه کم که عقب می افته، ببخشید ولی عینهون خر تو گل فرو رفته، دست و پاش قفل میکنه و بازم ببخشید ولی به عرعر کردن می افته :/ + پاشم تا جون دارم حداقل یه م درس بخونم فردا باز خراب نکنم این امتحان کوفتی رو.
-
061
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 07:48
چایی فقط سرگل ایرانی. این خارجیا با این اسانسا داغون میکنن هرچی غده و اینا رو که بیخ گلوی آدمه. حداقل من که دردشو دارم. + خدا رحمت کنه استاد لطفی رو. زد بازی خر کیه بابا؟!
-
060
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 06:12
یکی از بزرگترین نعمات الهی اینه که آدم واسه نماز صبح خواب نمونه. ورژن عالی ترش بیدار بودن وقت اذانه. اصن کیفیت اون روز یه جورایی تضمین میشه + یاد خوابیدن تو ایوون خونه قدیمیمون افتادم :(
-
059
یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 01:49
داشتم آب سیب بدون شکری که تو قطار قسمتمون شده بود رو میخوردم، یاد اون روزا افتادم که ارزونی بود و من همیشه تو یخچال آب پرتقال پالپدار سن ایچ داشتم. قبل خواب و بعد مسواک یه قلپش اصن چشم آدمو به روی دنیای دیگه ای باز میکرد :دی + خدایا شکرت که الآن آروم آرومم. شکر
-
058
شنبه 13 اردیبهشت 1393 22:27
یعنی این 123مگابایتی که حروم کردم واسه دانلود منتخب آهنگای کوروش یغمایی، همچین منتخب بود که یه دونه از آنگایی که من دوست داشتم توش نبود هیچ، انقدرم مزخرف بود که پاکش کردم رفت + وایمکس مبین نت هر گیگ حجم 9000تومن :/
-
057
شنبه 13 اردیبهشت 1393 18:46
حالا خودش به کنار، کلیپشم در کل به کنار چون مورد زیاد داره، اما اون لحظه ی آخر که بطری و نامه رو میندازه تو فضا و یه هو میبینی چقدر بطری و نامه از قبل معلقه و یه هو دلت انگار هُرّی میریزه! + دِ میوزیک ایز نو گود ویدآوت یو! به واقع من عاشق این اهنگم از چِر
-
056
شنبه 13 اردیبهشت 1393 17:52
امتحان هندسه 2 سال 84، کنکور ریاضی سال 85، امتحان ریاضی2 سال 86، امتحان برنامه نویسی سال87. الآنم چند وقته همونطوری ام. انگار این پیچ پیچیای مغزم، داره با تبخیر سطحی از هم جدا میشه. کلا مغز تعطیله + به زور یه ساعت خودمو نشوندم پای روزتا استون. نپرس اما. هیچی یادم نمیاد
-
055
شنبه 13 اردیبهشت 1393 15:57
مامان تو عین مامان خودم میمونه. به مامان خودم روم نمیشه اینو بگم، اما به مامانت از قول من بگو از سعید راضی باش ... + این پیامکو فرستادم واسه همکلاسی سابقم. اولین روز کاریشه تو شرکتی که معرفیش کردم
-
054
شنبه 13 اردیبهشت 1393 15:39
آدم که زیاد سر به زیر باشه، تو سری خور میشه. در ضمن دور و برشم نمیتونه درست ببینه! + شنا در زمستان/محمدکاسبی/1368
-
053
شنبه 13 اردیبهشت 1393 14:46
زبون که بند میاد، بند اومد و کاریش نمیشه کرد. اما این که حتی فکرات بی کلمه باشه واقعا تحملش سخته. و توصیفش هم البته + بنا باز قهر کرد از تیم ملی. نباید انقد ناز هیچ کس - به هیچش تاکید دارم - رو کشید.
-
052
شنبه 13 اردیبهشت 1393 12:11
خسته شدم از بس سایتای خبری رو رفرش کردم. اینکه من اینجا رو با موبایل آپ نمیکنم یعنی بدبختم و نشستم پای کامپیوتر که یادم بره هیچ کوفتی نیستم + دلداری نمیخوام. راهکاری اگه هست بسم الله
-
051
شنبه 13 اردیبهشت 1393 11:42
سخته که یه پسر باشی، اما ساعت 11.5 از خونه بری بیرون و ساعت 12.5 با یه بقل خرید برگردی. خیلی درده، بخدا خیلی درده + زالو صفت شدن؟
-
050
شنبه 13 اردیبهشت 1393 11:36
یکی از معایب بیکاری اینه که گزینه موجه واسه بهونه آوردن و پیچوندن دیگران کم میاری. دروغم که نمیخوای بگی. چیز دیگه ای هم که به ذهنت نمیرسه کلاً باید تن به هر کاری بدی + شنبه مون اینه ... :/
-
049
شنبه 13 اردیبهشت 1393 10:21
اتفاق خوب یعنی از خواب بیدار شی و ببینی یه پیامک اومده و قراری که با کراهت گذاشته بودی کنسل شده. هرچند مطمئنی اثری که نباید بذاره رو گذاشته تقریبا + "گلچهره مپرس، آن نغمه سرا، از تو چرا، جدا شد" زمزمه میکنیم
-
048
شنبه 13 اردیبهشت 1393 00:48
دوست دارم به همه دنیا شب بخیر بگم اما میدونم خیلی جاها آفتاب رو زمین پهنه و بهتره خودمو سوژه خنده نکنم + این بهتر شدنا، آلزایمر ِ روحه. وگرنه هیچی عوض نشده
-
047
شنبه 13 اردیبهشت 1393 00:20
ترجیح میدادم تو دنیا هیشکی رو نداشتم، اما فقط یکی رو داشتم. نه حتی یه یکی خاص، یکی ای که هر کسی میتونست باشه؛ مهم این بود که یکی باشه + دارم تو یه سایت جمعیت جهان رو آنلاین نگاه میکنم!
-
046
شنبه 13 اردیبهشت 1393 00:09
نمیشه دم زد. نه که برام مهم باشه حتی ذره ای که بگن فیلمه، اداست، خودنمایی میکنه یا هرچی و هرچی ِ دیگه. واسه اینکه نه زبونم وا میشه، نه کلمه واسه گفتن پیدا. واسه اینکه بعد همه ی اینا هم باز درد سرجاشه. + آدم واسه درد بیدرمونشم پیش دکتر میره. دکتر ما که خودش خبر داره چه خبره ...
-
045
جمعه 12 اردیبهشت 1393 23:16
فقط سوسو زدنشو به رخ آدم میکشونه. نه خاموش میشه، نه کاری میکنه روشنیش باور پذیر باشه. فقط ریپ میزنه، ریپ میزنه، ریپ میزنه. این قلب ... + بغضم امشب میترکه
-
044
جمعه 12 اردیبهشت 1393 23:11
هنوز خونه ی بیست و پنج سالگیمو پر نکردم، از یه آدم هفتاد ساله بیشتر آه میکشم. این چه زندگی ایه واسه خودم ساختم؟! + تیشه داری؟ میخوام همه چیو خراب کنم. آی خدا! مگه با تو نیستم؟
-
043
جمعه 12 اردیبهشت 1393 23:03
خودمو گول میزنم و مینویسم " دلی که نگیره دل نیست، پاره آجره " ؛ اما کیه که بدونه الآن پاره آجر بودنش آرزوست ... + زبونم بسته س
-
042
جمعه 12 اردیبهشت 1393 18:38
... تگرگی هست، دردی هست، مرگی هم البته هست + به فراخور احوال، کامنتی با تصرف و تلخیص
-
041
جمعه 12 اردیبهشت 1393 18:36
ته دلم خالیه. خسر الدنیا و الآخرة و آش نخورده و دهن سوخته و چندتا چیز دیگه که الآن یادم نیست مصداق این موقعیته + همیشه به دلم بوده. حالا هم هست اما داره خراب و خراب تر میشه
-
040
جمعه 12 اردیبهشت 1393 17:49
زندگی خوب میشه وقتی هم میدونی با خودت چند چندی، هم بهش بها میدی و رفتار و انتظارتو باهاش متناسب میکنی + حقیقت باخت رو اینجور وقتا به معنای واقع کلمه حس میکنم در حد 17-0 مالدیو :/