دیروز داشتم دیوونه میشدم؛ باطری موبایلم شارژش داشت تموم مشد اما تو راه برگشت، گمونم یکساعتی شد که فقط و فقط همون آهنگ پست 244 رو گوش میدادم.
+ راستی دیروز صبح امامزاده صالح به یاد بزرگواران اینجا و جاهای دیگه بودم ...
اینطور وقتایی اون سیمکارت قدیمی همراه اولمو میذارم رو گوشی که شاید بعد از مدت ها روشن شدنش حالمو عوض کنه و کسی از قدیما رو بهم برسونه که اونم نمیشه و خودم میدونم امید الکی و واهیه!
+ همه ما رو شناختن. دیگه تبلیفای ایرانسل هم تحویلمون نمیگیرن ...
وحید تلفن زده میگه بیا دانشگاه یه نمایشگاهه از کشورای مختلف راهنمایی و مشاوره تحصیلی هم دارن؛ گمون میکنم رایزن فرهنگیای سفارتای مختلف بودن. خواستمم برم اما دیدم نای تکون خوردن ندارم. حال کلاس عصرم ندارم. کلاً به هیچی حتی یه ذره کشش ندارم. بدجور وا دادم ...
+ مرا عهدی ست با جانان؟ نه بابا، جانان کیلویی چند!
سعی میکنم کار پایان نامه و گواهینامه م رو تا آخر ماه رمضون به یه جایی برسونم. بعدش هرجا کار باشه میرم. حتی حاظرم نگهبان شب بشم، تلفن چی بشم یا هرچی دیگه. اینطوری جا و مکان هم لازم ندارم. فقط میخوام برم؛ به هر قیمتی.
+ گور پدر آینده و آرزو و برنامه و زبان و درس و آلمان و هرچی دیگه که به ذهنم میرسن و نمیرسن. اصن آرزومه قبل از ماه رمضون به جهنم الهی نزول اجلال کنم
دیروز همکلاسی گرامی فرمودن خدا بزرگه نگران نباش درست میشه. منم چیزی که تو همشهری داستان خونده بودم چند سال پیش رو براش گفتم که دختره که سرطان داشت، در جواب دوستش که گفته بود ان شا الله خوب میشی، خدا برزگه، گفته بود: یعنی اگه خوب نشم، خدا دیگه بزرگ نیست؟ تهشم از طرف خودم بهش گفتم خدا رو قاتی این چیزا نکن :/
+ الآن دوست دارم یکی بیاد حالمو با نظریه آشوب تعریف کنه تا بزنم دک و دهنشو یکی کنم
مادر یکی از همکلاسیا خیلی به بنده لطف داشتن. دیروز تو مترو دیدم خود همکلاسی رو، ضمن سلام و احوالپرسی و اینا، و اینکه بنده سوغات مشهد مادرگرامیشون رو با یه ماه تاخیر تقدیم کردم، فرمودن چقد لاغر شدی و اینا و بنده با لبخند و سکوت ازش عبور کردم
+ ... ولی تو دلم گفتم از بس خوش میگذره
vaqti handsfree tu gushet khamush bashe, sedahaye atraf vazehtar shenide mishe. ama vaqti sedasho ta akhar bala mibari, taze mifahmi tasvire khiabun o adama o zendegiE k mibini, ba har ahangi, kheili khub mikhune. in hamune k mige 2nya ro hartor begiri, hamuntor barart pish mire.
+ 1kam k na, kheili ashofte budam; ama vaqti in jomle ro, bad az chandbar edit, pasandidam, kheili behtar budam. harchand kollan vazehe k be khub budan nemiresam
اصن خستگی دیروز به تنم موند. این اینترنتم که اصن راه نمیداد بیام یه کن اینجا سر و صدا کنم تا اعصابم ته نشین نشده و آت و آشغالاش رسوب نکرده ...
+ پست بعدی واسه دیروز عصره که داشتم برمیگشتم خونه
خدایا! به حق سوز آهی که تو دلن مونده و بیرون نمیدم قسمت میدم، تک تک کسایی که اینجان و با گرمای نفس حقشون، سردی دل و روحمو حتی واسه یه لحظه از یادم میبرن، خدایا، دست به خاک میبرن، طلا تو مشت بگیرن
+ من دعا کردن بلد نیستم، اما اون بالایی فهمید چی گفتم
درست همون لحظه ای که دنبال کسی میگردی که حرفتو بی منت بشنوه، و واقعا هم بشنوه، میبینی هیشکی دور و برت نبوده ...
+ زمین دور خودش نمیچرخه، ماهایی که روشیمو دور خودش میچرخونه!
... یاه وی ران ... رانینگ این د دارک، اند وی ران ... تیل وی فال اپارت، اند وی ران ... تیل د هیونز اباو ... / ویدین تمپتیشن / اند وی ران
+ عاغا دانشگاه جای خوبیست، قدر بدونه هر کی ازش بهرهمنده. البته نه هر کس و هر دانشگاهیا ;)
بذارید بگم چندسال پیش با خودم قرار گذاشتم اونقدر پیش برم که فینال جام جهانی 2022 روسیه، واسه خودم بلیت وی آی پی بگیرم
+ ...
عاغا این جناب صدر یه هیکل عظیمی داره هزار ما شا الله ... درشتیش که معلومه ما فکرکنید قدش حدودای 190 یا شایدم بیشتره!
+ امام موسی کاظمم راضی نیست اگه بخاطر اون این سیستم حسته و خموده دیکته شده :/
از 2000 به این طرف همه قهرمانیای رئالو دیدم. ولی خدایی قبلشم که اصن نمیدونسم اصن همچین تیمی وجود داره :))
+ اونقدرا که فکرمیکردم افاقه لبخندی نکرد. شاید بخاطر نفس گرم جناب خیابانیه :/
منم یه دقیقه ای تیمم ترکیده بود دعوا میکردم!
+ حا کردم 4-1 که عصری پیش خودم گفتم عین واقعیت شده :دی
عاغا این خیابانی رو من هیچ وقت بدشو نمیگم برعکس خیلیا اما انصافا بازی امشبو خراب کرده. انقد خسته ست که اگه کسی تو باغ نباشه فکرمیکنه بازی پخش با تاخیره!
+ دسته عینکم پشت گوش راستمو اذیت میکنه
با این بازی باید آرزوی همون لبخند توهمی و الکی شب تا صبح هم به گور ببرم گمونم
+ اصن دنیا منتظره ببینه من چی میگم، برعکسشو عملی کنه!
اگه طرفدار رئال نبودم، بازم دوست داشتم تیمی که بعد جام جهانی قراره با پرسپولیس دوستانه بزنه، قهرمان سال اروپا باشه
+ تنها بازی ای که براش حاضرم استادیوم برم اگه دل خوش باشم
اتلتیتکو اگه گل اول رو بزنه، حتما با این وضعیت اخراجی میده. ولی نقشه اولشون گل نخوردنه.
+ گرت بیل اگه صد ملیون باشه، کریس سیصدتا شیرین می ارزه
دفاع جلو بودم. کفشای نقره ای با استوکای گرد ساده میپوشیدم. لنگه چپش چروک میشد اما چرا نمیدونم. پاکش و ساقبند سفیدم داشتم، واسه همین کفش سفیدو بیشتر دوست داشتم. عاشق گتوزو بودم و هیچ وقتم دوست داشتم پیرهنمو همیشه رو شورت بندازم.
+ تو بازی هم عین زندگی اهل خطای عمد نبودم
امشب اگه رئال قهرمان بشه حداقل تا صبح که از خواب بیدار شم گوشه ی حال گرفته و نذارم یه لبخند الکی و توهمی دارم
+ فردا وفات امام موسی کاظم (ع) هست. التماس دعا
من تو روزه سکوتم. و هرچی به ته زندگیم نزدیکتر میشم، سکوتمو عمیقتر میکنم. و اونقدر پیش میرم، که وقتی رفتم، کسی یادش نیاد چطور حرف میزدم ...
+ صدای پاهاتو میشنوم
به کسی که نمیتونم بگم. اول به وام قرض الحسنه فکرکردم، بعد دیدم آدم بدهکار بودن نیستم. هرچند قیمت پایین اومده و ضرر میکنم، اما فروختن سکه هامو ترجیح میدم
+ دوستی داشتم که 5سال پیش، جلو چشمم تو کمتر از یه هفته 2ملیون پولو رسما حروم کرد!