خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

خورده ریزای یه ذهن اشباع

خرده ریزا دست و پا گیره، باید ریختشون بیرون تا دور و برت خلوت بشه

254

دیروز داشتم دیوونه میشدم؛ باطری موبایلم شارژش داشت تموم مشد اما تو راه برگشت، گمونم یکساعتی شد که فقط و فقط  همون آهنگ پست 244 رو گوش میدادم.


+ راستی دیروز صبح امامزاده صالح به یاد بزرگواران اینجا و جاهای دیگه بودم ...

253

اینطور وقتایی اون سیمکارت قدیمی همراه اولمو میذارم رو گوشی که شاید بعد از مدت ها روشن شدنش حالمو عوض کنه و کسی از قدیما رو بهم برسونه که اونم نمیشه و خودم میدونم امید الکی و واهیه!


+ همه ما رو شناختن. دیگه تبلیفای ایرانسل هم تحویلمون نمیگیرن ...

252

وحید تلفن زده میگه بیا دانشگاه یه نمایشگاهه از کشورای مختلف راهنمایی و مشاوره تحصیلی هم دارن؛ گمون میکنم رایزن فرهنگیای سفارتای مختلف بودن. خواستمم برم اما دیدم نای تکون خوردن ندارم. حال کلاس عصرم ندارم. کلاً به هیچی حتی یه ذره کشش ندارم. بدجور وا دادم ...


+ مرا عهدی ست با جانان؟ نه بابا، جانان کیلویی چند!

251

سعی میکنم کار پایان نامه و گواهینامه م رو تا آخر ماه رمضون به یه جایی برسونم. بعدش هرجا کار باشه میرم. حتی حاظرم نگهبان شب بشم، تلفن چی بشم یا هرچی دیگه. اینطوری جا و مکان هم لازم ندارم. فقط میخوام برم؛ به هر قیمتی.


+ گور پدر آینده و آرزو و برنامه و زبان و درس و آلمان و هرچی دیگه که به ذهنم میرسن و نمیرسن. اصن آرزومه قبل از ماه رمضون به جهنم الهی نزول اجلال کنم

250

دیروز همکلاسی گرامی فرمودن خدا بزرگه نگران نباش درست میشه. منم چیزی که تو همشهری داستان خونده بودم چند سال پیش رو براش گفتم که دختره که سرطان داشت، در جواب دوستش که گفته بود ان شا الله خوب میشی، خدا برزگه، گفته بود: یعنی اگه خوب نشم، خدا دیگه بزرگ نیست؟ تهشم از طرف خودم بهش گفتم خدا رو قاتی این چیزا نکن :/


+ الآن دوست دارم یکی بیاد حالمو با نظریه آشوب تعریف کنه تا بزنم دک و دهنشو یکی کنم

249

مادر یکی از همکلاسیا خیلی به بنده لطف داشتن. دیروز تو مترو دیدم خود همکلاسی رو، ضمن سلام و احوالپرسی و اینا، و اینکه بنده سوغات مشهد مادرگرامیشون رو با یه ماه تاخیر تقدیم کردم، فرمودن چقد لاغر شدی و اینا و بنده با لبخند و سکوت ازش عبور کردم

 

+ ...  ولی تو دلم گفتم از بس خوش میگذره

248

vaqti handsfree tu gushet khamush bashe, sedahaye atraf vazehtar shenide mishe. ama vaqti sedasho ta akhar bala mibari, taze mifahmi tasvire khiabun o adama o zendegiE k mibini, ba har ahangi, kheili khub mikhune. in hamune k mige 2nya ro hartor begiri, hamuntor barart pish mire.


+ 1kam k na, kheili ashofte budam; ama vaqti in jomle ro, bad az chandbar edit, pasandidam, kheili behtar budam. harchand kollan vazehe k be khub budan nemiresam

247

اصن خستگی دیروز به تنم موند. این اینترنتم که اصن راه نمیداد بیام یه کن اینجا سر و صدا کنم تا اعصابم ته نشین نشده و آت و آشغالاش رسوب نکرده ... 

 

+ پست بعدی واسه دیروز عصره که داشتم برمیگشتم خونه

246

خدایا! به حق سوز آهی که تو دلن مونده و بیرون نمیدم قسمت میدم، تک تک کسایی که اینجان و با گرمای نفس حقشون، سردی دل و روحمو حتی واسه یه لحظه از یادم میبرن، خدایا، دست به خاک میبرن، طلا تو مشت بگیرن 

 

+ من دعا کردن بلد نیستم، اما اون بالایی فهمید چی گفتم

245

درست همون لحظه ای که دنبال کسی میگردی که حرفتو بی منت بشنوه، و واقعا هم بشنوه، میبینی  هیشکی دور و برت نبوده ... 

 

+ زمین دور خودش نمیچرخه، ماهایی که روشیمو دور خودش میچرخونه!

244

... یاه وی ران ... رانینگ این د دارک، اند وی ران ... تیل وی فال اپارت، اند وی ران ... تیل د هیونز اباو ... / ویدین تمپتیشن / اند وی ران


+ عاغا دانشگاه جای خوبیست، قدر بدونه هر کی ازش بهرهمنده. البته نه هر کس و هر دانشگاهیا ;)

243

بذارید بگم چندسال پیش با خودم قرار گذاشتم اونقدر پیش برم که فینال جام جهانی 2022 روسیه، واسه خودم بلیت وی آی پی بگیرم 

 

+ ...

242

عاغا این جناب صدر یه هیکل عظیمی داره هزار ما شا الله ... درشتیش که معلومه ما فکرکنید قدش حدودای 190 یا شایدم بیشتره! 

 

+ امام موسی کاظمم راضی نیست اگه بخاطر اون این سیستم حسته و خموده دیکته شده :/

241

از 2000 به این طرف همه قهرمانیای رئالو دیدم. ولی خدایی قبلشم که اصن نمیدونسم اصن همچین تیمی وجود داره :)) 

 

+ اونقدرا که فکرمیکردم افاقه لبخندی نکرد. شاید بخاطر نفس گرم جناب خیابانیه :/

240

منم یه دقیقه ای تیمم ترکیده بود دعوا میکردم! 

 

+ حا کردم 4-1 که عصری پیش خودم گفتم عین واقعیت شده :دی

239

عاغا عاغا تتومه، دسیما میاد به خونه :پی 

 

+ خیابانی رو نیگا پنالتی رو چطوری اعلام میکنه :@

238

عاغا این خیابانی رو من هیچ وقت بدشو نمیگم برعکس خیلیا اما انصافا بازی امشبو خراب کرده. انقد خسته ست که اگه کسی تو باغ نباشه فکرمیکنه بازی پخش با تاخیره! 

 

+ دسته عینکم پشت گوش راستمو اذیت میکنه

237

با این بازی باید آرزوی همون لبخند توهمی و الکی شب تا صبح هم به گور ببرم گمونم


+ اصن دنیا منتظره ببینه من چی میگم، برعکسشو عملی کنه!

236

اگه طرفدار رئال نبودم، بازم دوست داشتم تیمی که بعد جام جهانی قراره با پرسپولیس دوستانه بزنه، قهرمان سال اروپا باشه 

 

+ تنها بازی ای که براش حاضرم استادیوم برم اگه دل خوش باشم

235

اتلتیتکو اگه گل اول رو بزنه، حتما با این وضعیت اخراجی میده. ولی نقشه اولشون گل نخوردنه. 

 

+ گرت بیل اگه صد ملیون باشه، کریس سیصدتا شیرین می ارزه

234

دفاع جلو بودم. کفشای نقره ای با استوکای گرد ساده میپوشیدم. لنگه چپش چروک میشد اما چرا نمیدونم. پاکش و ساقبند سفیدم داشتم، واسه همین کفش سفیدو بیشتر دوست داشتم. عاشق گتوزو بودم و هیچ وقتم دوست داشتم پیرهنمو  همیشه رو شورت بندازم. 

 

+ تو بازی هم عین زندگی اهل خطای عمد نبودم

233

امشب اگه رئال قهرمان بشه حداقل تا صبح که از خواب بیدار شم گوشه ی حال گرفته و نذارم یه لبخند الکی و توهمی دارم 

 

+ فردا وفات امام موسی کاظم (ع) هست. التماس دعا

232

من تو روزه سکوتم. و هرچی به ته زندگیم نزدیکتر میشم، سکوتمو عمیقتر میکنم. و اونقدر پیش میرم، که وقتی رفتم، کسی یادش نیاد چطور حرف میزدم ...


+ صدای پاهاتو میشنوم

231

به کسی که نمیتونم بگم. اول به وام قرض الحسنه فکرکردم، بعد دیدم آدم بدهکار بودن نیستم. هرچند قیمت پایین اومده و ضرر میکنم، اما فروختن سکه هامو ترجیح میدم 

 

+ دوستی داشتم که 5سال پیش، جلو چشمم تو کمتر از یه هفته 2ملیون پولو رسما حروم کرد!